آقا محمد صدراآقا محمد صدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

محمد صدرا جان

اللهم عدتی ان حزنت... 😍

کدام دانه فرورفت در زمین که نرست...

1393/10/1 9:48
نویسنده : مامان
193 بازدید
اشتراک گذاری

هیچ وقت رفتن نشونه نبودن نیست !

گاهی رفتن یه آدم خیلی سنگین تموم میشه

اونم کسی که وروجک باهاش خیلی عیاق بود !

6 شب پیش وروجک خواب بود یه هو بیدار شد وشروع کرد به دعا کردن

من چشمام رو بسته بودم

دستاش رو از زیر پتو بیرون آورد و گفت :

خدایا دیدی مامان جون رفت بیمارستان پیش مادر؟

خدای مهربونم زودتر حال مادر رو خوب کن که مامان جون دیگه نره بیمارستان

بعد دستاش رو کرد زیر پتو و با خودش گفت خدایا مرسی که گفتی باشه !

و به سرعت یک ثانیه دوباره خوابش رفت !

برای مامان جونش دعاش رو تعریف کردم

وروجک مامان

اینها رو برات مینویسم تا یه روز بدونی دلت چقدر صاف بوده که خدا جوابت رو داده !

البته این بار اول  نیست

مشهد که بودیم توی صحن رو به گنبد گفت السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

بعد به گنبد خیره شد و گفت ماااااااماااااااااان دیدی امام رضا گفت سلام ؟

مطمئن بودم که جوابت رو داده

بعد گفتی مامان فقط جواب منو میده با تو حرف نمیزنه !

توی مراسم تشیع و خاکسپاری نبردمت خودم هم نرفتم جایی بدون من نمیمونی

میدونستم از در خونه مادر که بری تو سراغش رو میگیری!

و اونوقت مامان جون و خواهرهاش اذیت میشن !

میدونستم انقدر روحت لطیفه و مهربونی که وقتی خاله ها رو توی اون وضع ببینی مدام میخوای سوال کنی!

شب که رفتم پیش مامان جون همش با گریه  میگفت بگو محمدصدرا دعات مستجاب شد مادر راحت شد

بگو دیگه دعا نکنه !

همیشه عصای مادر رو میگرفتی و کلی بهش نگاه میکردی که چرا میزنمش زمین اژدها نمیشه !

همیشه وقتی مادر رو زیر بغلش رو میگرفتن که کمکش کنن حرکت کنه

تو گریه میکردی و میخواستی که کمک کنی

وقتی بابا دست مادر رو میگرفت و کمکش میکرد تا راه بره

تو هم اون دستش رو میگرفتی و میگفتی مادر یواش بیا .......مواظب خودت باش!

مادر سرطان معده داشت ....

هر چی گشتم عکسهای رو که باهاش گرفتی پیدا نکردم گمونم دست بابا باشه

برات عکسش رو میذارم ان شاالله که هیچ وقت این بانوی مهربون رو فراموش نکنی!

پسندها (1)

نظرات (2)

مامانی محمدصالح جون
10 دی 93 2:47
ضمنا اگه به ابهام اهمیت ندی زیباست...اهمیت ندی تا خودش ماهیتشو نشون بده...چی گفتم؟!!
مامان
پاسخ
فیلسوف وارد میشود ! دی دی دی دام !
مامانی محمدصالح جون
11 دی 93 13:41
ادامه مطلب رو ندیده بودم الان خوندم خدا رحمتش کنه.. کدوم مادر جون؟؟
مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم ما ادامه مطلب زیاد داریم ها! همه رو با دقت بخون مادربزرگ آقامون بودن و چه بانوی نازنینی بودن ! خدا مادر بزرگ شما رو هم رحمت کنه ! اللهم آمین !