آقا محمد صدراآقا محمد صدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

محمد صدرا جان

اللهم عدتی ان حزنت... 😍

واکسن چهارماهگی

دیشب از استرس خوابم نمی برد! صبح با کالسکه رفتیم درمانگاه موقع زدن واکسن خیلی جیغ زدی        تا خونه توی کالسکه خواب بودی وقتی رسیدیم اول به خودم کلی رسیدم تا اگه بیدار شدی جون داشته باشم بهت برسم! برات کمپرس یخ گذاشتم اصلا اذیتم نکردی. قد ووزنت هم نرمال بود. سومین سالگرد ازدواجمون هم هست ! با تو جشن میگیریم   ...
8 تير 1390

اولین دکتر

اولین بارت بود که برای مریضیت به دکتر میرفتیم! اسهال شدید داشتی تو که عادت نداشتی شبها حتی خودت رو خیس بکنی حالا شبها باید 2-3 بار جات رو عوض میکردم! وگرنه پاهات میسوخت! روزی 17-18 بار جیش میکردی اونم فقط یه کم !همش آبکی بود !!!!! خیلی لاغر شده بودی! 30روز طول کشید تا گلم خوب شد!از تاریخ18/3/90 تا  19/4/90 به دکتر نگاه میکردی و با دیدنش از خنده ریسه میرفتی! چوب رو که کرد تو دهنت عق زدی و بدت اومد! ...
1 تير 1390

گردن

٢٩/٣/٩٠ خودت از حالت دراز کش روی دستات برگشتی و سرت و گرفتی بالا! آفرین مامانی!!!! تو پسر باهوش خودمی! مرحبا به این پشتکارت! ...
29 خرداد 1390

پاهات

امروز پاهات رو پیدا کردی! 17/3/90 داری نگاشون میکنی ذوق میکنی و تکونشون میدی!
17 خرداد 1390

دستات

متوجه شدم دیگه میتونی دستات رو بیاری بالا و روی سینه ات قفل کنی! خودت کلی ذوق این حرکتت رو میکردی!
15 خرداد 1390

آینه

٧/٣/٩٠ از عکس خودت توی آینه خوشت اومد و خندیدی! درسته خودت رو نمیشناسی ولی هنوز یکی از سرگرمیهات نگاه کردن به آینه است!
7 خرداد 1390

ساعت

شب خیلی قهقهه میزدی! همه نگاهت به عشقت بود وقتی نگاش میکنی و بهش خیره میشی دیگه منم نمیبینی! اونقدر بلند میخندیدی! وقتی به آونگ ساعت نگاه میکردی!
5 خرداد 1390

آغاز حرکت

امروز 18/2/90 گذاشتمت روی متکا تا راه بیافتی اصلا تکون نمیخوردی همش لیز میخوردی میاومدی پایین! فدات بشم که اینقدر بانمک شده بودی! نمیدونم چرا فکت اینقدر میلرزه! از ارتفاع هم میترسی!وقتی بلندت میکنم فکت تکون میخوره!
18 ارديبهشت 1390