عید همه مبارک !
وروجکم !
سال 91 هم تموم شد !
سالی که پر از فراز و نشیب بود برای هر سه تامون !
از شیر گرفتن تو مهمترین دغدغه من بود که به راحتی تو از پسش براومدی مامانی!
فرازهای زیادی داشتیم که بودنشون باعث میشد هیچ نشیبی به چشممون نیاد !
امسال گذشت !
تو پسر برف هستی
ولی از من به تو نصیحت مامان جان !
بهار که میشه دل آدم هوایی میشه !
نمیدونه چی میخواد !
ولی یه چیزهایی میخواد !
همیشه من همین حس رو توی اردیبهشت و بهار داشتم !
از اون موقع که 15-16سالم بود و همه فصل بهارم توی حیاط
زیر درخت سیب خونه آقا جون و روی پله ها میگذشت
و با صدای مامانم میفهمیدم یه دو ساعتی هست اینجا نشستم
و به درختها و آسمون زل زدم !و راهی خونه میشدم
توی بهار هر سال مواظب دلت باش !جایی نره که نتونه بمونه !
امیدوارم سال 92که شروع شد
با ورود مهمون جدیدمون تو هم با همه چی خوب کنار بیای که میدونم تو میتونی !
مثل همه کارهایی که برای من انجامش وحشتناک بود و تو خوب کنار اومدی!
وروجکم عیدت مبارک باشه
مامانی تو عشق منی همه زندگی منی!