آقا محمد صدراآقا محمد صدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

محمد صدرا جان

اللهم عدتی ان حزنت... 😍

خاطره

1390/7/7 17:14
نویسنده : مامان
207 بازدید
اشتراک گذاری

سلام طلا !

امروز با همدیگه رفتیم روستای مامانی و عروسی دیدیم !

مامانی بعد از یه مدت طولانی فامیلها رو دید و دیداری تازه کرد و با رقص محلی به وجد اومد و کلی خندید !

دلم برای فامیلهای شهرستانیم خیلی تنگ میشه !

امشب همه موندن اونجا و منو تو برای اینکه بابایی نمیتونه مرخصی بگیره و بیاد و ماهم تنها رفته بودیم اومدیم خونه !

الان غیر از ما هیچ کس از خاله ها و دایی ها توی شهر نیست!
دلم خیلی گرفته کاش ما هم میتونستیم میموندیم !
خیلی وقته که درست حسابی روند رشدت رو ثبت نکردم......

جدیدا میگی :با مو بو ما کی گه گی و .........!

جلوی آینه خیلی با خودت حرف میزنی!

وقتی داری سینه خیز میری برمیگردی و میخوای بشینی ولی نمیتونی!

لپ من رو وقتی گرسنه ای تا ته میکنی توی دهنت و میمکی!

بابایی حسودیش میشه که برای اون این کار و نمیتونی بکنی!!!!!!

وقتی ذوق میکنی دستات رو با فشار به هم دیگه میسابی و جیغ میکشی قیافه ات انقدر بانمک میشه!!!!!!البته این حرکت ارثیه بابایی شماست!
شقایق جون از مشهد برات یه تریلی کوچیک آورده که 4 تا ماشین روش سوارن !

خیلی دوستش داری و همش چرخاش رو میخارونی ت ابچرخن!

داری نق میزنی و خوابت میاد برم بخوابونمت!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)