آقا محمد صدراآقا محمد صدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

محمد صدرا جان

اللهم عدتی ان حزنت... 😍

15ماهگی

1391/3/27 16:29
نویسنده : مامان
163 بازدید
اشتراک گذاری

روزی بود پراز وروجک ماچ

صبح بعد از خوردن صبحانه عازم درمانگاه شدیم !مژه

قرار بودیه نی نی 15 ماهه بره برای قد و وزن 

ولی یه نی نی 15 ماه و 20 روزه داشت میرفت !ساکت

رفتیم درمانگاه من خیلی حوصله نداشتم میدونستم الان هم این وروجک مامانش رو اذیت میکنهآخ

ولی نمیشه منتظر بابا بود چون خیلی سرش شلوغه !قلب

از وقتی خونه رو عوض کرده بودیم پرونده ات دستم بود قهر

با کالسکه رفتیم درمانگاه !  یه عالمه بچه کوچیک اونجا بود بالای 20 تا بچه تعجب

نوبت گرفتم و نشستم آب خواستی بردمت بیرون برات آب گرفتمعینک

ولی یه ریزه هم نخوردی!قهر

نزدیک به یک ساعت من با تو کلنجار میرفتم که اینقدر بدو بدو نکنینگران

تو هم که ماشاالله مگه نشستن بلدیچشمک

دیگه داشتی میرفتی روی اعصابمکلافه

یه خانومی که بدون نوبت داشت میرفت داخل بحثم شد !گاوچران

همه جا به نوبت نیشخند

رفتم داخل خانوم بهیار گفت : که چرا20روز  دیر آوردیش!؟؟؟عصبانی

وزنت کرد و دادش دراومد که چرا وزن کم کرده به جای این که زیاد کنه عصبانی!گریه

توی این گیرو دار هم شما پیله کرده بودی به شیرآبی که اونجا بودیول

نه درست روی ترازو نشستی و نه گذاشتی خوب قدت رو اندازه بگیره ولی از قدت و دور سرت راضی بود !از خود راضی

همش میگفتی آپ و میکوبیدی روی سرو صورت منناراحت

من هم میخواستم دقت کنم ببینم خانومه چی میگه نمیذاشتیساکت

داشتم صحبت میکردم یه بچه کالسکه شما رو برداشت بردابرو

فوری پرونده ات رو برداشتم و دویدم دنبال کالسکهمنتظر

قرار شد یک ماه دیگه برای وزنت ببرمت !خنثی

از اونجا رفتیم خونه عزیزجونهورا

بابا مرخصی گرفته بود و اومددنبالمون از عزیز اینها خداحافظی کردیم و ناهار رفتیم بیرونقلب

چه سوپی خورد وروجکم با جوجه و مخلفاتش!خوشمزه

دست گل بابایی دردنکنه قلب

غروب هم رفتیم بیرون بابا دنبال کارهاش بودمژه

چون بابایی همیشه یه ظرف تخمه کنارشه موقع رانندگیناراحت

بابایی که پیاده شد وروجک رفت روی صندلی بابا نشستدلقک

من که حواسم پرت شد یه پوست تخمه گذاشت دهنش!تعجب

تااومدم بیرونش بیارم از دهنش ......قورتش داد!تعجب

دوباره دادش بیرون و من هر کاری می کردم از دهنش بیرون بیارمش نمیشدتعجب

گریه میکرد و اوغ میزد پوست تخمه هم تیز بود نمیتونست قورتش بدهگریه

شانس آوردم که تخمه ژاپنی بود !یه کم گِرد بود !

قورتش داداوه

بعد شروع کرد به  اشک ریختنگریه

از ماشین پیاده شدم و گرفتمش بغل تا آروم بشهماچ

یه هو دیدم یه کوچولوی سفیدی روی لثه هاشه دست زدم دیدم دندونههورا

دندون آسیا فک پایین سمت راست

سمت چپ هم دست زدم دیدم بعله یکی دیگه هم اینجا داره سلام میکنه!

لثه بالایی هم چک  کردم بعله 3تا دندون آسیا !

بااون 5تای قبلی میشه 8 تادندونبغل

من چه قدر حرص میخوردم بابت این که دندونهات قراره یکی یکی بیرون بیادلبخند

حالا دیدم 4 تاباهم درآرودی!

بگوچرا ااین چندوقت شبها خواب نداشت!؟

از اونجا هم رفتیم خونه خاله بابا و اون جا حسابی آتیش سوزوند!شیطان

عسلی رو برعکس کرده بود و هلش میداد

کم آورد خاله گذاشتش توی عسلی و هلش میداد!

آخر شب هم که اومدیم خونه خوابش نمیرفت بابا هم صبح کار بود باید میخوابید خواب

یه کم تا ساعت 12با هم بازی کردیم تا بابایی خوابید و بعد هم وروجک بیهوش شد !خمیازه

شکلکهای جالب آروین

وروجکم آب میخوره میگم :سلام بر حسین ع!

حالا تازگی ها آب که میخوره فکر میکنه باید بعد از سلام بر حسین ع سینه بزنه

آخه براش مداحی میذارم از اول تاآخرش سینه میزنه !

قلبماچماچقلب

تازگی ها یاد گرفته بابا رو به اسم صدا میکنه:لالاها!

به موتور اسباب بازیش میگه: تُ تُ !

پسرم عاشق ماشین بازی شده

همیشه ماشینهاش پخش شده توی خونه

هر چیزی که زیاد باشه هر جا ببینه داد میزنه دوووتا !

 با تی وی خیلی درگیره

هر چی توش ببینه میخواد

از مل مل گرفته تا ماسکهای عروسکی فیتیله ای ها

سعی میکنم کمتر براش تی وی روشن کنم !

اگه بذاره!

تازگی ها به پاستیل علاقه زیادی نشون میده

همیشه باید داشته باشم توی خونه

وقتی میاد توآشپزخونه و من مشغول کارم باید یه چیزی بدم دستش تا بره مژه

هر چی هم بهش میدم فرار میکنه میره انگار میخوام ازش بگیرمشقهقهه

دیشب میخواستم بخوابم رفتم کنارش و به چشمهای بسته اش چشم دوختم !

نازش کردم بوسش کردم !

خدا رو شکرکردم بابت داشتنش!

اینقدر ناز خوابیده بود مثل فرشته ها!

چه قدر بوسش کردم آخه دیروز رفتم یه وبلاگی که یه بابا برای دخترش درست کرده بود

شباهت اسم کودکش با یکی از دوستهام باعث شد وارد وبش بشم

دیدم کوچولوشون رو توی دو سالگی از دست دادن !خیلی ناراحت شدم !

اوج شیرین زبونی بچه ها کوچولوشون پر کشیده !

پیش خودم گفتم قدر لحظه های خوب با نی نی بودن هامون رو نمیدونیم به خدا !

شکلکهای جالب آروین

 

 شکلکهای جالب آروین

 

 

 

 

 

 

 

 

عید همه دوستان و خواننده های خاموش وبلاگ وروجک مبارک باشه

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)