آقا محمد صدراآقا محمد صدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

محمد صدرا جان

اللهم عدتی ان حزنت... 😍

جیگر طلای مامانی 11 ماه شد!

1390/11/8 17:32
نویسنده : مامان
140 بازدید
اشتراک گذاری

خدای مهربا ن تو را شکر که کودکی را د رآغوشم نهادی تا با هر بار نگریستن به او تو را سپاس گویم !

 

جیگرم شکلکهای جالب آروینشکلکهای جالب آروینماهه شد !

 

 

خیلی وقته که نیومدم مطالب جدید بذارم آخه عسلم دیگه برام وقت نمیذاره !

همش یا باید پای گاز باشم و غذا بپزم براش و بیام یک ساعت با قاشق کوچولو کم کم  غذا بذارم توی دهنش !

یا این که برم دنبالش ببینم بلایی سر خودش نیاره یا چیزی نخوره که بمونه توی گلوش!

وقتی هم که بی خیالش میشم یعنی از راه دور نگاهش میکنم

محکم میخوره زمین و تا چند دقیقه گریه میکنه!

وقتی هم که خوابه سعی میکنم ریخت و پاش هاش رو جمع و جور کنم!وگرنه خونه میشه بازار شام !

کار هم که ندارم میام پای نت فوری پیداش میشه و دکمه power رو میزنه و .....!

ولی زندگی با نی نی خیلی شیرینه !

اول از همه بگم دو تا مروارید خوشگل دیگه داره به جمع مرواریدهای عسلم اضافه میشه !میشه 4 مروارید !

دیگه کباب خور شدی طلا!

دوم از مسافرتمون به جنوب کشور که خیلی خوش گذشت :

 رفتیم دو کوهه خونه دوست بابایی !با پسر5 ساله شون علیرضا خیلی دوست شده بودی و همش با صداهای عجیب و غریب صداش میکردی تا بیاد پیشت و باهات  بازی کنه!

قایم میشد و وقتی پیداش میکردی و دنبالت میکرد! چهار دست و پا با سرعت میومدی پیش من و قهقهه میزدی !شاید بالای 50 بار این کارو میکردی و خسته نمیشدی !

یه شب ساعت 2 بازیتون گرفته بودو من به زور خوابوندمت !خیلی تحمل کردم که ...     ولی بعد آروم شدم و خوابوندمت!

سوم از شیطون بلاییهات :

دست به دیوار حرکت میکنی و تازگی ها خودت رو داری می سنجی

برای این که ببینی چه قدر میتونی بدون تکیه کردن به چیزی تنها روی پاهات بایستی

که تا الان فقط 10ثانیه شده!

تا میخوام تمرینت بدم زانوهات رو خم میکنی و هر چی من تلاش میکنم دیگه سر پاهات نمی ایستی!نیشخند

 

صبح تا شب پشت سر من حرکت میکنی و تا توقف میکنم ا ز پاهام میکشی بالا تا کمکت کنم راه بری و تا تی تا تی کنی!

میخواد پای ظرفشویی باشه یا وقت تماسهای تلفنی یا حین تماشای تلویزیون!

توی آشپزخونه که میریم یه میله گیر آوردی کنار جای سیب زمینی و پیاز با اون بازی میکنی و پیاز غلت میدی روی زمین و پوست پیاز برات جای تفکر داره !boy thinking animated gif

چهارم :

دارم به تولد گرفتن برات فکر میکنم که بابایی هر بار یه تزی میده و هر چی برنامه ریزی کردم خراب میشه !

میگه من هم باید توی تولد پسرم باشم نباید فقط زنونه باشه !باید همه باشن !عموهاش هم دل دارن و ....!

حالا داریم فکر میکنیم شاید اصلا برات به جای یه تولد دو تا گرفتیم !شاید هم ...!

پنجم:

کلی عکس داری که برات نذاشتم توی وبت و مونده زیاد شده باید به فکر یه پست پراز عکس باشم !

از اثاث کشی تا امشب که تولد یاسمن بود وبراش کادو شال و کلاه خریدیم !

شما امشب کولاک کردی !

همچین بالا و پایین میپری و دستات رو میچرخونی هرکس ندونه فکر میکنه من بهت هر روز دارم آموزش dancing میدم !

بقیه هم که منتظرن یه همچین لحظه ای بودن همش به من میگن ببین هر چی خودت جانماز آب میکشی این داره قرتی میشه !

ولی من که میدونم ...بگذریم!

تو قراره با تفکر صحیح زندگی کنی نه این که جو گیر بشی مامانی!

از این روزهات و باهوشیت  بگم:

وقتی میگم نی نی نازی!

فوری برمیگردی طرف عکست که برات زدم به دیوار و با انگشت بهش اشاره میکنی!

دیگه قشنگ دست میدی و یاالله میکنی بابا یادت داده!

کتاب خیلی دوست داری و همش ورق میزنی بدون این که پاره بکنی !

خیلی سرگرمت میکنه!

وقتی کتاب گربه من نازنازیه رو برات میارم و گربه خواب آلو رو نشونت میدم

نگاهم میکنی تا برات خرو پف کنم و کلی ذوق میکنی!

توی تاب که میذارمت میگم تاب تاب عباسی!

همش آب آّب  میکنی با لحن من و برای خودت تاب تاب میخونی!

به نظرم سخنور خوبی میشی!

نصفه شب بلند میشی  توی جات با انگشت اشاره ات در و دیوار رو نشون میدی  میگی:

دَدَ ن بی دَن !  دید گین نه دِ بی!

توپ میدم دستت و وقتی میگم ی:یک ،دو،سه !پرتش میکنی ! تا نگم 3 پرتش نمیکنی!

از توی حموم هم دیگه بیرون نمیای!باید به زور از توی وان بیارمت بیرون تا برات لباس بپوشم همش میخوای آب بازی کنی!

با همه این حرفها تو نی نی ناز منی 

من عاشقونه دوستت دارم عزیزم !

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)